English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2933 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rag bolt U میخ پیچی که میله ان خارهایابرامدگی هایی دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bar winding U میله هایی که به عنوان سیم پیچی در رتور به کار برده میشود
foundation pile U میله هایی که در فونداسیون قرار می گیرد
castles U میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
castle U میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
radialized U دارای میله هایی که پرتووارمنشعب شده باشند مرتب بشکل پرتو
rose window U پنجره گرد که ارایش هایی بشکل گل دارد
foxtail U یکجورعلف که درسران خوشه هایی ماننددم روباه دارد
link U لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد
bear's foot نوعی گیاه خریق که برگ هایی به شکل پا و پنجه ها خرس دارد.
sequence U تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
sequences U تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
edges U کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
edge U کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
spreader U میله افقی که بادبان را از دکل جدا نگاه می دارد
ribbon U میله جوهری که بین نوک چاپ و کاغذ قرار دارد
ribbons U میله جوهری که بین نوک چاپ و کاغذ قرار دارد
drawing tools U مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
duct U لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
lisp U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisps U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisped U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisping U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
scalar U متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
tenpin U میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
retardation U [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
double wood U ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
feinted U حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting U حرکت از میله بالا به میله پایین
feints U حرکت از میله بالا به میله پایین
feint U حرکت از میله بالا به میله پایین
shaft U میله ستون میله چاه
shafts U میله ستون میله چاه
standards U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standard U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
jackscrew U جک پیچی
insubordination U سر پیچی
screw jack U جک پیچی
swirly U پیچی
helical U پیچی
winding U نخ پیچی
hook bolt U قلاب پیچی
screw clamp U گیره پیچی
helical stairs U پلکان پیچی
screw pile U شمع پیچی
serves U نخ پیچی کردن
served U نخ پیچی کردن
serve U نخ پیچی کردن
helical U پیچی شکل
strapping U باند پیچی
cox combing U طناب پیچی
seizing stuff U نخ طناب پیچی
reeling machine U ماشین نخ پیچی
torsion U انقباض پیچی
filature U ابریشم پیچی
rewinde U باز پیچی
reed & prince screw U پیچی با سر شکافدار
end winding U سرسیم پیچی
winding U سیم پیچی
screw slip U خفت پیچی
damping winding U سیم پیچی میراکننده
bolt shank U محور یا شفت پیچی
double layer winding U سیم پیچی دوطبقه
relay winding U سیم پیچی رله
transformer winding U سیم پیچی ترانسفورماتور
helical conveyor U نقاله پیچی یا حلزونی
filament winding U سیم پیچی فیلامان
duplex wound armature U ارمیچر دو سیم پیچی
field winding U سیم پیچی میدان
turbinal U پیچی شکل فرفرهای
coil winding U سیم پیچی بوبین
column screw press U پرس پیچی ستونی
induction coils U سیم پیچی القائی
pitches U گام سیم پیچی
pitch U گام سیم پیچی
winding area U سطح سیم پیچی
winding capacitance U فرفیت سیم پیچی
generator winding U سیم پیچی ژنراتور
packing sheet U لفاف بار پیچی
winding coefficient U ضریب سیم پیچی
copper winding U سیم پیچی مسی
three phase winding U سیم پیچی سه فازه
overpacking U لفاف پیچی مجدد
leader U فشنگ راهنمای پیچی
philodendron U گل شیپوری پیچی امریکا
leaders U فشنگ راهنمای پیچی
induction coil U سیم پیچی القائی
parallel clamp U گیره پیچی موازی
helicoidal motion U حرکت پیچی یا مارپیچی
winding potential U پتانسیل سیم پیچی
input winding U سیم پیچی اولیه
stepped thread U کولاس پیچی ناقص
primery winding U سیم پیچی اولیه
main winding U سیم پیچی اصلی
internal capacitance U فرفیت سیم پیچی
winding diagram U نمودار سیم پیچی
winding drum U قرقره سیم پیچی
winding inductance U اندوکتیویته ی سیم پیچی
magnet winding U سیم پیچی اهنربا
servings U بند پیچی کردن
serving U بند پیچی کردن
screw spanner U اچار بکس پیچی
low resistance winding U سیم پیچی کم اهم
winding resistance U مقاومت سیم پیچی
honeysuckle U آذین پیچی شکل
single phase winding U سیم پیچی یک فازه
winding shop U کارگاه سیم پیچی
winding machine U دستگاه سیم پیچی
winding pitch U گام سیم پیچی
. The car is gathering momentum. U اتوموبیل دارد دور بر می دارد
multiphase winding U سیم پیچی چند فازه
d.c. winding U سیم پیچی جریان مستقیم
winding insulation U عایق بندی سیم پیچی
eyebolt U پیچی که درانتهای ان سوراخ وجوددارد
multi layer coil U سیم پیچی چند لایه
d.c. winding U سیم پیچی جریان دائم
winding bobbin U هسته سیم پیچی شده
high tension winding U سیم پیچی فشار قوی
high voltage winding U سیم پیچی فشار قوی
high impedance winding U سیم پیچی با مقاومت زیاد
hardwired U سخت سیم پیچی شده
low voltage winding U سیم پیچی فشار ضعیف
winding crodd section U سطح مقطع سیم پیچی
high frequency winding U سیم پیچی فرکانس بالا
communicating pole winding U سیم پیچی قطب کمکی
whipping U نخ تابیده مخصوص تازیانه پیچی
compound wound motor U موتور با سیم پیچی کمپوند
starting winding U سیم پیچی راه اندازی
d.c. series wound motor U موتور با سیم پیچی جریان دائم
lashing U طناب پیچ کردن نوار پیچی
straps U باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
creepers U گیاه پیچی یانیلوفری ادم متملق ومرموز
strap U باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
creeper U گیاه پیچی یانیلوفری ادم متملق ومرموز
backed bow U کمان نوار پیچی شده برای ازدیاد مقاومت
track bolt U پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
Walls have ears <idiom> U دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
ring U تویولوژی شبکه که در آن سیم پیچی به ترتیب ایستگاههای کاری را بهمم وصل میکند
solenoid U سیم پیچی بشکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی مارپیچ کهربایی
screw picket U میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
opisometer U الت پیمایش خطهای خمیده که دارای چرخی است و ان چرخ روی پیچی می غلتد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears U دیوار موش دارد موش گوش دارد
frame U کنترل هایی
What vegetables do you have? U چه سبزی هایی دارید؟
divers statements U گفته هایی چند
the city has been proclaimed U قدغن هایی در شهربرقرارکرده اند
colour U جدول شماره هایی که ویندوز
line ahead U کشتی هایی که پشت سر هم میروند
the i. parts of a whole U بخش هایی مکمل یک چیزدرست
it was skirted by trees U درخت هایی در کنار ان بود
mews U طویله هایی که گرداگردمیدانی بسازند
the tree shoot out brances U ازدرخت شاخه هایی بیرون زد
pearly teeth U دندان هایی چون مروارید
in qviries r. to the accident پرسش هایی درباره آن رویداد
Photos are accepted world U عکس هایی مقبولی دنیا
colours U جدول شماره هایی که ویندوز
buttoned U کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
krantz U خاره هایی که دیواری ازانهادرست شود
class U محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
button U کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
corbel-table U [ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
Ersatz architecture U [معماری الکتریکی با نقش هایی در مرکز]
classes U محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
buttoning U کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
classed U محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
classing U محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
Green architecture U [ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
ccd U محفظه هایی برای ذخیره داده
the strangers in tehran U بیگانگان یاخارجی هایی که در تهران هستند
to e. figures upon astone U صورت هایی بر سنگ نقش کردن
Decalogue U [قسمت هایی از دیوار یا پرده ی پشت محراب]
arrays U آرایهای که عناصرش می توانند به صورت رشته هایی
C-scroll U [پیچک هایی به شکل سی و اس بویژه در تزئینات روکوکو]
acid fast U دارای لکه هایی که بااسید زائل نمیشود
pip U دانه یاتخم میوه هایی مثل سیب
pipped U دانه یاتخم میوه هایی مثل سیب
pipping U دانه یاتخم میوه هایی مثل سیب
pips U دانه یاتخم میوه هایی مثل سیب
applet U برنامه هایی که از Panel Contral آغاز می شوند
clock U سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند
array U آرایهای که عناصرش می توانند به صورت رشته هایی
databases U مجموعه برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد
flyings U رشته هایالیف هایی که ازچیزی جداشده بهوامیرود
clocks U سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند
lateral route U جاده هایی که به موازات خط لجمن قرارداشته باشند
socket [وسیله با سوراخ هایی که ورودی در آن نصب میشود]
database U مجموعه برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد
gar U نوعی ماهی که ارواره هایی شبیه منقاردارد
boring tubes U لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
electric U تعداد اتم هایی که شارژ شده اند.
knickerbocker U زاده هلندی هایی که به york new کوچ کردند
the forth bristled with guns U توپهای ان در مانندسیخ هایی بودکه به هرسوراست شده باشد
in love - engaged - married U عاشق . نامزد . متاهل [مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
divides U پیدا کردن تعداد چهار هایی که در عدد جا می شوند
terpene U هیدروکربن هایی موجود در اسانس بفرمول 61H 01C
proofroom U اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
protonotary apostoloc U یکی از 21 تن متران هایی که فرمان پاپ را ثبت می کنند
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1معنی field housing در محصولات صنعتی چیست؟
1Vintage style
1incentive
1fibers affecting
1چیزی که عوض داره گله نداره
1popsicle
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com